به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، در سالهای اخیر، طلاق دیگر پدیدهای نادر یا تابو نیست. بسیاری از زوجها به دلایل مختلف تصمیم به جدایی میگیرند، اما در این میان، کودکانی که در میانه این فروپاشی قرار میگیرند، بیشترین آسیب را متحمل میشوند. آسیبهایی که نه فقط به شکل غم و دلتنگی، بلکه به صورت اختلالات عاطفی، روانی و رفتاری خود را نشان میدهد.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، در سال ۱۴۰۳ بیش از ۱۸۲ هزار مورد طلاق در سراسر کشور به ثبت رسیده است. این در حالی است که بیش از ۶۰ درصد این خانوادهها دارای فرزند زیر ۱۵ سال بودهاند. کارشناسان حوزه کودک هشدار میدهند که در بسیاری از این موارد، کودکان بدون حمایت روانی رها شده و با احساس گناه، ترس و ناامنی روزگار میگذرانند.
برای بررسی دقیقتر این موضوع، با دکتر زهرا سلطانی روانشناس کودک و استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفتگو کردیم. او میگوید:
«اولین واکنش اکثر کودکان به طلاق، شوک است. کودک درک روشنی از علت جدایی والدین ندارد و در بسیاری مواقع، خود را مقصر میداند. این موضوع ممکن است منجر به بروز علائمی مثل بیقراری، پرخاشگری، شبادراری، افسردگی یا انزوای اجتماعی شود.»
دکتر سلطانی معتقد است که نوع برخورد والدین در دوران جدایی، نقش مهمی در سرنوشت روانی کودک دارد:
«اگر والدین بتوانند محیطی نسبتاً پایدار ایجاد کنند و اجازه دهند کودک احساساتش را بروز دهد، آسیبها بسیار کاهش پیدا میکند. متأسفانه در برخی موارد، یکی از والدین کودک را علیه دیگری تحریک میکند که این موضوع خود نوعی کودکآزاری عاطفی است.»
برای شنیدن صدای کودکان، به یکی از مدارس ابتدایی در منطقهی غرب تهران رفتیم.
امیرحسین، ۱۰ ساله، پسر بچهای با موهای ژولیده و چشمانی غمگین، حاضر شد با ما صحبت کند. او گفت:
«وقتی بابام رفت، من اولش فکر کردم مامانم کاری کرده که بابا ناراحت شده. بعد فهمیدم اونا همش با هم دعوا میکردن... ولی بازم نمیفهمیدم چرا دیگه با هم زندگی نمیکنن.»
وقتی از او پرسیدیم بیشتر دلش برای چه چیزی تنگ میشود، مکثی کرد و گفت:
«برای شبایی که چهارتایی (او، خواهر کوچکش، پدر و مادرش) دور میز شام مینشستیم و بابا برامون جوک میگفت.»
خانم ملکی، معلم کلاس چهارم که امیرحسین دانشآموز اوست، هم میگوید:
«قبل از جدایی والدینش، امیر بچهی فعال و خندانی بود. اما حالا کمحرف شده، تمرکزش پایین اومده و بعضی روزها بیدلیل گریه میکنه. ما تلاش کردیم با مشاور مدرسه ارتباطش بدیم، ولی معلومه که هنوز درگیر احساسات متضاد و سردرگمیه.»
طلاق لزوماً نباید منجر به ویرانی روحی کودک شود، اما این تنها در صورتی ممکن است که والدین نقش حمایتی خود را فراموش نکنند. بسیاری از والدین، بهویژه در مراحل اولیه طلاق، درگیر مسائل مالی و قانونی میشوند و از نیازهای عاطفی فرزندشان غافل میمانند.
از سوی دیگر، نبود برنامهریزی منسجم از سوی آموزشوپرورش برای حمایت روانی از این کودکان، باعث میشود زخمها عمیقتر شوند. بسیاری از مدارس فاقد مشاور متخصص کودکاند، و کودکانی چون امیرحسین، تنها با بار غمشان دست و پنجه نرم میکنند.
طلاق پایان زندگی مشترک والدین است، اما نباید آغاز رنج کودک باشد. با آموزش والدین، حمایت روانی در مدارس، و حذف قضاوتهای اجتماعی نسبت به کودکان طلاق، میتوان آیندهای سالمتر برای این نسل ساخت.
کودکان طلاق، اگرچه تجربهای تلخ را پشت سر میگذارند، اما با حمایت کافی، میتوانند همچنان امیدوار، شاد و موفق باشند.
پایان//
آخرین اخبار
کودکان توانبخش؛ قربانیان نادیدهگرفتهشده نظام آموزشی
با وجود تمام شعارهای رنگارنگ د...
1404-01-27
۲۰٪ کودکان ایرانی قربانی آزار جنسی؛ ۹۰٪ موارد توسط نزدیکان
بر اساس برخی مطالعات، حدود ۲۰...
1404-01-27
کلاسهایی بدون تخته، نیمکت و نور کافی/ ۳ میلیون دانشآموز ایرانی در شرایط نامناسب آموزشی تحصیل میکنند
بیش از ۳ میلیون دانشآموز در ا...
1404-01-26
نشست خبری دوازدهمین دوره مسابقات بینالمللی فیراکاپ آزاد ایران ۱۴۰۴ برگزار شد
نشست خبری دوازدهمین دوره مسابق...
1404-01-26
تولید آثار کودکانه با کاهش روبرو شده/ کار با کودک سخت اما بسیار تأثیرگذار است
مجید قناد، مجری و تهیهکننده ب...
1404-01-26