به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، صدای زنگ مدرسه در برخی مناطق ایران، نه از بلندگوی دیجیتال که با صدای سوت یا کوبیدن سنگ روی میلهای آهنی شنیده میشود. در استانهایی چون سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، کردستان و هرمزگان، هنوز هم کودکانی هستند که برای رسیدن به مدرسه، باید از رودخانه عبور کنند یا ساعتها در کوه و بیابان قدم بزنند. اینجا، آموزش هنوز با ابتداییترین نیازها مانند سرویس بهداشتی، تخته سیاه، نیمکت و برق گره خورده است.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۰۳:
در منطقهی دشتیاری در جنوب سیستان و بلوچستان، مدرسهای وجود دارد که دیوارهای آن از بلوکهای نیمهکاره و سقف آن از ورقهای فلزی فرسوده است.
خانم رضایی، معلم داوطلبی که در این منطقه تدریس میکند، میگوید:
«ما در این مدرسه با ۸۰ دانشآموز تنها سه کلاس داریم. بعضی دانشآموزان روی زمین، زیر سایه درخت یا پشت در کلاس مینشینند. بارها شده که هنگام باران، کلاس تعطیل میشود چون سقف چکه میکند. گرما در تابستان غیرقابل تحمل است، دمای کلاسها تا ۴۸ درجه بالا میرود.»
او ادامه میدهد:
«با وجود همه این سختیها، شور یادگیری در این بچهها بینظیره. اگر فقط نصف امکانات شهرهای بزرگ را داشتند، شک ندارم آیندهسازان بزرگی میشدند.»
زهرا، دختر ۱۱ سالهای از روستای قصرقند، هر روز همراه با خواهر کوچکش، دو کیلومتر مسیر خاکی را پیادهروی میکند تا به مدرسه برسد. کفشهایش پاره است و دفترش را با خواهرش مشترک استفاده میکند.
او با لبخندی محجوب میگوید:
«ما فقط یه دفتر داریم. اول من مشق مینویسم، بعد شب، خواهرم از روش مینویسه. بعضی وقتا هم برگههامون تموم میشه و معلم برامون از کتابهاش کاغذ میده. من دوست دارم دکتر بشم، واسه همین هیچ روزی مدرسه رو جا نمیندازم.»
پدر زهرا، کشاورزی است که بهسختی دخلوخرج زندگی را مدیریت میکند. او میگوید:
«ما بچههامون رو با سختی بزرگ کردیم، اما آرزو داریم سواد داشته باشن، کارمند یا معلم بشن، مثل ما زیر آفتاب نسوزن. ولی وقتی نه وسیله داریم، نه راه، نه مدرسه درستوحسابی، آیندهشون چی میشه؟»
با شیوع کرونا، آموزش مجازی برای مدتها جایگزین کلاسهای حضوری شد، اما این روند برای بسیاری از دانشآموزان مناطق محروم، عملاً توقف تحصیل بود.
طبق بررسی مرکز آمار ایران، بیش از ۱.۵ میلیون دانشآموز در دوران کرونا هیچگونه دسترسی به آموزش مجازی نداشتند. حتی امروز هم، در بسیاری از روستاها، آنتندهی موبایل وجود ندارد، چه برسد به اینترنت یا گوشی هوشمند.
در حالی که دانشآموزان مناطق برخوردار کشور به کلاسهای هوشمند، کتابخانه دیجیتال، و مشاوران تحصیلی دسترسی دارند، در گوشههایی از ایران، کودکانی هنوز در مدرسهای بدون آب آشامیدنی درس میخوانند.
این شکاف آموزشی، تنها یک نابرابری ساده نیست؛ سرمایه انسانی آینده کشور را تهدید میکند.
کودکان مناطق محروم نیز، مانند تمام کودکان دیگر، رؤیا دارند. رؤیای پزشک شدن، معلم شدن، مهندس شدن… آنها فقط یک شانس برابر میخواهند.
ایجاد فرصتهای برابر آموزشی، بازسازی مدارس فرسوده، تأمین تجهیزات و اعزام معلمان متخصص، دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت فوری برای حفظ عدالت آموزشی و توسعه پایدار است.
پایان//
آخرین اخبار
نشست «مروجان و آسیبشناسی شیوههای ترویج کتاب» همزمان با هفته کتاب برگزار میشود
به مناسبت سیوسومین دوره هفته...
1404-08-25
۱۰ سال برای ساخت «ملکه آلیشون»؛ خیال کودکانهای که به سینما رسید
وقتی پروژهای کودک و نوجوان ۱۰...
1404-08-24
هنر تصویرگری در میدان جنگ اقتصادی فرهنگ
عاطفه شفیعیراد تصویرگر کتاب ک...
1404-08-21
پیوند نسلها در مسیر کارآفرینی؛ جایی که مرز بین تجربه و جوانی حذف میشود
دنیای کارآفرینی ایران امسال چه...
1404-08-20
«کتاب خوب همیشه مخاطبش را پیدا میکند»
نیلوفر تیموریان مدیر انتشارات...
1404-08-20