بازگشت به صفحه اخبار
سه‌شنبه 26-01-1404
دسته بندی: اجتماعی , فرهنگی و هنری ,
آزنیک گزارش می‌دهد

کلاس‌هایی بدون تخته، نیمکت و نور کافی/ ۳ میلیون دانش‌آموز ایرانی در شرایط نامناسب آموزشی تحصیل می‌کنند

بیش از ۳ میلیون دانش‌آموز در ایران در مناطق محروم تحصیل می‌کنند؛ کودکانی که در کلاس‌هایی بدون سقف، بدون وسایل گرمایشی و بدون معلم ثابت، برای رسیدن به آینده‌ای روشن تلاش می‌کنند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، صدای زنگ مدرسه در برخی مناطق ایران، نه از بلندگوی دیجیتال که با صدای سوت یا کوبیدن سنگ روی میله‌ای آهنی شنیده می‌شود. در استان‌هایی چون سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، کردستان و هرمزگان، هنوز هم کودکانی هستند که برای رسیدن به مدرسه، باید از رودخانه عبور کنند یا ساعت‌ها در کوه و بیابان قدم بزنند. اینجا، آموزش هنوز با ابتدایی‌ترین نیازها مانند سرویس بهداشتی، تخته سیاه، نیمکت و برق گره خورده است.


آمار نگران‌کننده:

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۴۰۳:

  • بیش از ۲۵ هزار کلاس درس در کشور نیاز به بازسازی یا مقاوم‌سازی فوری دارند.
  • حدود ۴۰ درصد مدارس مناطق محروم فاقد سیستم گرمایشی استاندارد هستند.
  • ۶۰ درصد دانش‌آموزان روستایی به اینترنت پرسرعت و وسایل آموزش مجازی دسترسی ندارند.
  • در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان، نسبت معلم به دانش‌آموز ۱ به ۳۵ است؛ در حالی که میانگین جهانی ۱ به ۲۰ است.


روایت از دل کلاس بی‌سقف:

در منطقه‌ی دشتیاری در جنوب سیستان و بلوچستان، مدرسه‌ای وجود دارد که دیوارهای آن از بلوک‌های نیمه‌کاره و سقف آن از ورق‌های فلزی فرسوده است.
خانم رضایی، معلم داوطلبی که در این منطقه تدریس می‌کند، می‌گوید:

«ما در این مدرسه با ۸۰ دانش‌آموز تنها سه کلاس داریم. بعضی دانش‌آموزان روی زمین، زیر سایه درخت یا پشت در کلاس می‌نشینند. بارها شده که هنگام باران، کلاس تعطیل می‌شود چون سقف چکه می‌کند. گرما در تابستان غیرقابل تحمل است، دمای کلاس‌ها تا ۴۸ درجه بالا می‌رود.»

او ادامه می‌دهد:

«با وجود همه این سختی‌ها، شور یادگیری در این بچه‌ها بی‌نظیره. اگر فقط نصف امکانات شهرهای بزرگ را داشتند، شک ندارم آینده‌سازان بزرگی می‌شدند.»


صدای دانش‌آموز:

زهرا، دختر ۱۱ ساله‌ای از روستای قصرقند، هر روز همراه با خواهر کوچکش، دو کیلومتر مسیر خاکی را پیاده‌روی می‌کند تا به مدرسه برسد. کفش‌هایش پاره است و دفترش را با خواهرش مشترک استفاده می‌کند.

او با لبخندی محجوب می‌گوید:

«ما فقط یه دفتر داریم. اول من مشق می‌نویسم، بعد شب، خواهرم از روش می‌نویسه. بعضی وقتا هم برگه‌هامون تموم می‌شه و معلم برامون از کتاب‌هاش کاغذ می‌ده. من دوست دارم دکتر بشم، واسه همین هیچ روزی مدرسه رو جا نمی‌ندازم.»


دغدغه والدین:

پدر زهرا، کشاورزی است که به‌سختی دخل‌وخرج زندگی را مدیریت می‌کند. او می‌گوید:

«ما بچه‌هامون رو با سختی بزرگ کردیم، اما آرزو داریم سواد داشته باشن، کارمند یا معلم بشن، مثل ما زیر آفتاب نسوزن. ولی وقتی نه وسیله داریم، نه راه، نه مدرسه درست‌وحسابی، آینده‌شون چی می‌شه؟»


نبود زیرساخت آموزشی دیجیتال:

با شیوع کرونا، آموزش مجازی برای مدت‌ها جایگزین کلاس‌های حضوری شد، اما این روند برای بسیاری از دانش‌آموزان مناطق محروم، عملاً توقف تحصیل بود.
طبق بررسی مرکز آمار ایران، بیش از ۱.۵ میلیون دانش‌آموز در دوران کرونا هیچ‌گونه دسترسی به آموزش مجازی نداشتند. حتی امروز هم، در بسیاری از روستاها، آنتن‌دهی موبایل وجود ندارد، چه برسد به اینترنت یا گوشی هوشمند.


حرف پایانی

در حالی که دانش‌آموزان مناطق برخوردار کشور به کلاس‌های هوشمند، کتابخانه دیجیتال، و مشاوران تحصیلی دسترسی دارند، در گوشه‌هایی از ایران، کودکانی هنوز در مدرسه‌ای بدون آب آشامیدنی درس می‌خوانند.
این شکاف آموزشی، تنها یک نابرابری ساده نیست؛ سرمایه انسانی آینده کشور را تهدید می‌کند.

کودکان مناطق محروم نیز، مانند تمام کودکان دیگر، رؤیا دارند. رؤیای پزشک شدن، معلم شدن، مهندس شدن… آن‌ها فقط یک شانس برابر می‌خواهند.
ایجاد فرصت‌های برابر آموزشی، بازسازی مدارس فرسوده، تأمین تجهیزات و اعزام معلمان متخصص، دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت فوری برای حفظ عدالت آموزشی و توسعه پایدار است.



پایان//