بازگشت به صفحه اخبار
سه‌شنبه 24-04-1404
دسته بندی: اجتماعی , سلامت , فرهنگی و هنری , بازی و سرگرمی ,
آزنیک گزارش می‌دهد

رشد بی‌سابقه نمایش خانگی و کم‌رنگ شدن برنامه‌های کودک در تلویزیون؛ چالش‌های تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان

کاهش تولید برنامه‌های کودک در تلویزیون و غفلت نمایش خانگی از این حوزه، زنگ خطر کم‌توجهی به مخاطبان خردسال را به صدا درآورده؛ در حالی‌که کودکان و نوجوانان روزبه‌روز بیشتر در معرض محتوای نامناسب و بلاگری‌های پرحاشیه قرار می‌گیرند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، در سال‌های اخیر، شاهد کاهش چشمگیر تولیدات ویژه کودکان در تلویزیون‌های رسمی و افزایش فعالیت پلتفرم‌های نمایش خانگی بوده‌ایم. چند سال پیش، تبلیغی در تلویزیون پخش می‌شد که در آن والدین اشتباهی را در مقابل فرزندشان مرتکب می‌شدند و کودک پس از گذشت مدتی، همان اشتباه را تکرار می‌کرد. این تبلیغ به جمله‌ای ختم می‌شد که برای میلیون‌ها خانواده ایرانی آشنا بود: «بچه‌ها می‌بینند، یاد می‌گیرند و انجام می‌دهند». این پیام و تأثیر آن بر رفتار والدین و تربیت فرزندان، زمانی بسیار جدی بود اما امروز، دیگر خبری از این تبلیغ نیست. شبکه‌های تلویزیونی نیز، کم‌کم، به فضای برنامه‌های پویا و امیدی داده‌اند که بیشتر به سرگرمی‌های بزرگترها می‌پردازد.

هم‌زمان، با رشد پلتفرم‌های نمایش خانگی، تولیدات جدیدی در این فضا ظهور کرده‌اند که بیشتر به نیازهای بزرگسالان پاسخ می‌دهند تا کودکان. در این میان، این پرسش مطرح می‌شود که نمایش خانگی تا چه اندازه توانسته است به تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان بپردازد؟

پلتفرم‌های داخلی و غیبت محتوا برای کودکان و نوجوانان

یکی از مشکلات بزرگ در پلتفرم‌های داخلی، نبود محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان است. در حال حاضر، تولیدات پلتفرم‌های نمایش خانگی بیشتر به سمت برنامه‌های بزرگسالان می‌رود. برنامه‌هایی که برای رده سنی نوجوانان بالای ۱۵ سال مناسب نیستند. در واقع، اکثر آثار تولید شده یا برای کودکان زیر ۱۲ سال هستند، یا برای بزرگسالان. برای مثال، در سال گذشته، تنها دو اثر در سینمای ایران مناسب نوجوانان بالای ۱۲ سال بودند که با استقبال روبرو شدند. در دنیای انیمیشن نیز، بیشتر آثار، یا کودکانه هستند و یا برای بزرگسالان ساخته شده‌اند.

در عرصه نمایش خانگی، تنها هشت سریال به طور ویژه برای کودکان ساخته شده‌اند که از این میان، هیچ‌کدام مناسب نوجوانان نیستند. برخی از این سریال‌ها در ظاهر به نظر کودکانه می‌آیند، اما محتواهایشان در حقیقت بیشتر برای بزرگسالان طراحی شده‌اند.

فیلیمو مدرسه؛ ابتکار یا شکست؟

در دوران کرونا، زمانی که مدارس تعطیل شده بودند، فیلیمو اقدام به راه‌اندازی پروژه‌ای به نام «فیلیمو مدرسه» کرد. هدف این پروژه ارائه محتوای آموزشی به کودکان و نوجوانان بود. در ابتدا، این پروژه توانست با جذب بیش از ۱۸۰ هزار کاربر فعال، به یک ایده موفق تبدیل شود. اما بعد از دوران کرونا، فیلیمو مدرسه کم‌کم به بخشی حاشیه‌ای برای پلتفرم تبدیل شد و آمار و برنامه‌های جدید آن کاهش پیدا کرد.

در حالی که فیلیمو مدرسه در اوایل فعالیت خود موفق عمل کرد، هنوز هم این پلتفرم، بیشتر به جایگاه محتوای آموزشی کودکان و نوجوانان توجه نداشته و بیشتر به سریال‌ها و فیلم‌های بزرگسالان پرداخته است. یکی از موضوعات جالب در این میان، توجه این پلتفرم به آموزش زبان کره‌ای به کودکان است که می‌تواند بیشتر جنبه تجاری داشته باشد تا آموزشی.

بلاگری‌های خانوادگی؛ چالش‌های جدید برای کودکان و نوجوانان

در فضای مجازی، به ویژه در پلتفرم‌های اشتراکی مانند آپارات، شاهد پدیده‌ای جدید به نام «بلاگری خانوادگی» هستیم که در آن خانواده‌ها، زندگی روزمره خود را در قالب ویدئوهایی منتشر می‌کنند. یکی از مثال‌های شناخته‌شده در این زمینه، خانواده «ماچارتا» است که با به اشتراک گذاشتن سفرها و تفریحات خود، به یک برند شخصی در دنیای بلاگری تبدیل شده‌اند.

این نوع محتواها که در ظاهر به زندگی تجملاتی یک خانواده مذهبی اشاره دارند، در واقع تصویری غیرواقعی از زندگی را برای کودکان و نوجوانان ترسیم می‌کنند. به نظر می‌رسد که این نوع بلاگری‌ها، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، نه تنها خطرناک هستند بلکه می‌توانند ارزش‌های تربیتی منفی ایجاد کنند. این خانواده‌ها برای کسب درآمد از نمایش زندگی‌شان، از کودکان خود استفاده می‌کنند، موضوعی که می‌تواند تبعات جدی برای آن‌ها داشته باشد.

چالش‌های اخلاقی و اجتماعی در تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان

یکی از نگرانی‌های اصلی در این فضا، عدم رعایت قوانین و استانداردهای بین‌المللی در تولید محتوای کودک و نوجوان است. بسیاری از بلاگرهای ایرانی، به‌ویژه در فضای مجازی، در تلاشند تا برای جذب لایک و ویو بیشتر، از کودکان و نوجوانان به‌عنوان ابزارهایی برای دیده شدن استفاده کنند. این فرآیند نه تنها می‌تواند به آسیب‌های روحی و روانی کودکان منجر شود، بلکه حقوق آن‌ها را نیز نادیده می‌گیرد.

پژوهشگران این حوزه مانند امیر محمد بهامیر، معتقدند که در ایران، چارچوب‌های قانونی و اخلاقی که در بسیاری از کشورها برای تولید محتواهای کودک و نوجوان وجود دارد، به‌شدت ضعیف است و این موضوع باعث شده که برخی از تولیدکنندگان محتوا از کودکان و نوجوانان بهره‌برداری کنند بدون اینکه در نظر بگیرند که این کار می‌تواند آسیب‌هایی جدی به سلامت روان آن‌ها وارد کند.

نتیجه‌گیری

در مجموع، وضعیت تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان در ایران، هم در تلویزیون و هم در پلتفرم‌های نمایش خانگی، نیازمند توجه و بازنگری جدی است. در حالی که برنامه‌های تلویزیون به‌طور فزاینده‌ای از حوزه کودک و نوجوان فاصله گرفته‌اند، پلتفرم‌های نمایش خانگی نیز در ارائه محتواهای مناسب برای این گروه سنی ناتوان مانده‌اند. این وضعیت، نگرانی‌هایی جدی را درباره آینده تربیتی کودکان و نوجوانان در عصر دیجیتال به وجود آورده است.



پایان//

آخرین اخبار