بازگشت به صفحه اخبار
شنبه 05-06-1401
دسته بندی: تصویری

نجات اقلام دست دوم و حامیان کوچک محیط زیست

رویداد خانوادگی تاخت، فروش و اهدای اقلام دست دوم، روز گذشته 4 شهریور ماه در بوستان پیروزی تهران برگزار شد. در این رویداد کودکان به همراه والدینشان اقلام دست دوم بدون استفاده خود را به چرخه مصرف باز  گرداندند.

به گزارش پایگاه تحلیل خبری آزنیک، بهارخلیلی فرد یکی از برگزار کنندگان رویداد خانوادگی تاخت، فروش و اهدای اقلام دست دوم تهران بود. خلیلی فرد پس از ابراز خوشحالی از اینکه او و تعدادی از دوستانش توانسته اند برای اولین بار رویدادی در این وسعت را رقم بزنند درباره آن توضیح داد: «این گردهمایی برای تاخت، فروش و اهدای اقلام دست دوم است. اقلام فوق از چرخه مصرفی افراد خارج شده اند و مالکان آن ترجیح می دهند آنها را بفروشند و یا معاوضه و یا اهدا کنند».
وی درباره هدف از برگزاری این رویداد گفت: «هرکدام از ما در خانه لباس یا اقلامی داریم که مدت هاست از آنها استفاده نمی کنیم و یا آنها را فراموش کرده ایم. هدف اصلی این است که هر فردی بداند کالایی که در اختیار دارد را چگونه باید به صورت طولانی مدت درچرخه مصرف نگه دارد».
 

سیستم بازیافت هدفمند پوشاک نداریم

 
بهارخلیلی فرد پیش از این نیز سابقه برگزاری رویداد دیگری باعنوان نجات لباس ها را داشته است. وی در این خصوص اظهار داشت: «ایده اصلی رویداد نجات لباس ها همین بود. ما در زندگی فردی خودمان لباس های زیادی داریم که یا هدیه گرفته ایم یا به هر دلیلی نمی توانیم از آنها استفاده کنیم. متاسفانه سیستم بازیافت هدفمندی نداریم و صدهاسال طول می کشد تا این پوشاک تجزیه و به چرخه طبیعت بازگردند. پس بهتر است این پوشاک در چرخه هدفمند مصرف قرار گیرند».
او هدف از مشارکت کودکان در این رویداد را چنین بیان کرد: «ما دو هدف اصلی داشتیم. اول آنکه چون اقلام مصرفی کودکان مانند لباس و اسباب بازی به سرعت از چرخه خارج می شوند، هدف ما این بود که این وسایل دوباره به چرخه مصرف بازگردند. دوم آنکه می خواستیم کودکان از سنین پایین با سبک زندگی پایدار و چرخه هدفمند مصرف آشنا شوند. ما کوشش کردیم کودکان وسایل شخصی مازاد خودشان را با نظارت والدین بفروش برسانند تا با این فرهنگ بیشتر آشنا شوند».
 

به این ایده به عنوان یک دغدغه نگاه شود

 
این فعال و بلاگر سبک زندگی پایدار درباره بهداشتی بودن این اجناس گفت: « از قبل عنوان کردیم که فروشندگان حتما اقلام دست دوم را قبل از عرضه ضدعفونی کنند و آنها را شستشو دهند. خریداران محترم هم  باید حتما این کار را انجام دهند».
وی همچنین  به حمایت های مسئولین از برگزاری رویدادهای اینچنینی تاکید کرد و گفت:«ما انتظار داریم به این ایده به عنوان یک دغدغه نگاه شود. خوب است سازمان پسماند شهرداری نیز در این زمینه مشارکت کند. اگر بودجه کافی و مکانی ثابت برای این رویداد در نظر گرفته شود، ما شاهد برگزاری مداوم اینگونه رویدادها در طول سال خواهیم بود».
 

ادامه داربودن این رویدادها باحمایت مسئولین

 
یکی دیگر از برگزارکنندگان این رویداد، آیه حمداوی بود. حمداوی، درباره پیشینه این رویداد گفت:« اپلیکیشن هایی در این باره قبلا وجود داشته اند؛ اما به این صورت که تفریح گونه به پارک بیایی و در یک میز کوچک اقلام دست دوم را به فروش بگذاری، تا کنون اتفاق نیفتاده و ما برای اولین بار آن را رقم زدیم».
این بانوی آغازگر سبک زندگی پسماند صفر در ایران، در مورد فواید مشارکت کودکان در این حوزه گفت:« کودک با این فعالیت معادلات اقتصادی را هم می آموزد و متوجه می شود که با فروش یک وسیله می تواند، کالای دیگری بخرد. وی همچنین، نگهداری درست از وسایل خود را نیز می آموزد؛ چون دراین صورت می تواند آن را بفروشد و با پول آن کالای دیگری نیز خریداری کند».
حمداوی درپایان در مورد ادامه دار بودن این رویداد اظهار کرد:«اگر مسئولین بستری فراهم کنند تا مردم حداقل ماهی یکبار بتوانند این کار را انجام دهند؛ این رویدادها ادامه دار خواهد بود».
 

دوراندیشی کودکانه

 
غرفه کودکان شلوغ بود و وسایل دست دوم زیادی بر روی میزها وجود داشت. رادوین و رونیکا کنار هم نشسته بودند و درکنار والدینشان غرفه را مدیریت می کردند.
رادوین با زبانی شیرین و کودکانه برای ما اجناسش را تبلیغ کرد. رونیکا نیزصابون های دست سازش را به ما معرفی کرد. رونیکا هدفش را از حضور در این رویداد جلوگیری از دور ریختن بی رویه اقلام دست دوم خواند.
وی گفت: «با اینکار می توانیم این اقلام را با یکدیگر معاوضه کنیم، بفروشیم و یا اهدا کنیم».
 

فرشته ای کوچک با شیشه های رنگی

 
درغرفه کناری دخترکوچک زیبایی با نام نازنین حضور داشت. این فرشته کوچک، شیشه هایی را با رنگ زرد، رنگ آمیزی کرده بود. درون این شیشه ها با قلمه های گیاه پتوس تزئین شده بود و او آنها را می فروخت.
نازنین این فرشته کوچک، شیشه های زرد رنگ گیاهان پتوس را می فروخت و پول هایش را درون قلک کوچک قرمز رنگی می ریخت.
 
کفش هایم برای بچه های کوچک تر از من
 
لیانا و سلوا چند غرفه آن طرف تر حضور داشتند. آنها اقلامی مانند کتاب و کفش می فروختند. سلوا هدف از این کارش را چنین بیان کرد:«چون کفش هایم برایم کوچک شده بودند، با خودم گفتم شاید این کفش ها به درد بچه های دیگری بخورد».
لیانا هم درباره علت حضورش گفت:«من لازم شان نداشتم، گفتم شاید مورد استفاده دوستان دیگرم باشند».
 

 
انتهای پیام//