بازگشت به صفحه اخبار
چهارشنبه 02-07-1404
دسته بندی: اجتماعی , بین المللی , فرهنگی و هنری ,
طی یادداشتی به آزنیک مطرح شد

کودکان ایران و حق بر روایت جنگ و صلح

در جامعه‌ای که جنگ و خشونت بخشی جدایی‌ناپذیر از حافظه‌ی تاریخی آن است، پرسش اساسی اینجاست: کودکان ایران چه روایتی از گذشته به ارث می‌برند؟ محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان، معتقد است روایت یک‌سویه‌ی جنگ، چه در قالب قهرمان‌سازی و چه با حذف رنج‌ها، حق کودکان بر صلح را نقض می‌کند. او تأکید دارد بازاندیشی در آموزش و بازنمایی جنگ، ضرورتی ملی و اخلاقی است تا نسل آینده نه اسیر چرخه‌ی خشونت، بلکه حامل فرهنگ صلح و همزیستی باشد.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان، در یادداشتی با عنوان «کودکان ایران و حق بر روایت جنگ و صلح» به بررسی جایگاه کودکان در حافظه‌ی جمعی جامعه ایرانی و نحوه‌ی بازنمایی جنگ و صلح در فرهنگ عمومی پرداخت. او در این یادداشت، ضمن تحلیل ابعاد حقوقی، فرهنگی و اجتماعی این مسئله، تأکید کرد که حق کودکان بر صلح یک ضرورت بنیادین و انکارناپذیر است.


به گفته‌ی سیدناصری، کودکان وارثان فردای جامعه‌اند و حامل ارزش‌ها، خاطرات و رؤیاهای نسل‌های پیشین محسوب می‌شوند. پرسش اصلی او این است که ما چه تصویری از گذشته را به کودکان می‌سپاریم؟ در جامعه‌ای همچون ایران که تجربه‌ی جنگ و خشونت بخشی جدایی‌ناپذیر از تاریخ و فرهنگ آن است، روایت جنگ در ذهن کودکان از راه‌های مختلفی چون کتاب‌های درسی، ادبیات کودک، رسانه‌ها، بناهای یادبود و نمادهای شهری شکل می‌گیرد. اما به باور او، در این میان «حق کودکان بر صلح» غالباً به حاشیه رانده می‌شود.


سیدناصری تأکید کرد که کودکان باید گذشته را بشناسند، اما نه در قالب بازتولید چرخه‌ی خشونت، بلکه در پرتو درکی صلح‌آمیز و آینده‌نگر. به گفته‌ی وی، اگر روایت جنگ صرفاً یک‌سویه باشد و یا تنها به قهرمانی‌ها و ایثارگری‌ها بپردازد، دو پیامد خطرناک به دنبال خواهد داشت:

۱. رمانتیزه‌کردن خشونت؛ یعنی کودکان جنگ را طبیعی یا حتی آرمانی تصور کنند.

۲. حذف واقعیت رنج؛ یعنی تجربه‌ی غیرنظامیان، آوارگی، یتیمی و آسیب‌های روانی در روایت‌ها غایب بماند و در نتیجه کودکان درکی ناقص از تاریخ به دست آورند.


او با استناد به کنوانسیون حقوق کودک، که ایران نیز عضو آن است، خاطرنشان کرد: آموزش کودکان باید بر پایه‌ی تربیت در روحیه‌ی صلح، احترام به حقوق بشر و همزیستی مسالمت‌آمیز باشد. طبق ماده ۲۹ این کنوانسیون، هدف آموزش توسعه‌ی شخصیت و آماده‌سازی کودک برای زندگی در جامعه‌ای آزاد و صلح‌محور است و طبق ماده ۳۱، حق کودکان بر بازی، فراغت و مشارکت فرهنگی نیز به‌عنوان ابزار رشد صلح‌آمیز شناخته شده است. از این منظر، اگر روایت‌های عمومی جنگ به صلح منتهی نشوند، با تعهدات حقوقی دولت‌ها در تعارض قرار می‌گیرند.


سیدناصری اضافه کرد: «کودکان نیاز دارند روایت‌های چندوجهی بشنوند؛ نه‌تنها روایت رزمندگان، بلکه روایت مادران، غیرنظامیان و کودکانی که قربانی جنگ شدند. درک جنگ باید در راستای پرهیز از تکرار خشونت باشد و کودکان باید به‌جای دشمن‌محوری با ارزش‌های انسانی مشترک آشنا شوند.»


او بر نقش ادبیات کودک، سینما، آموزش و رسانه‌ها تأکید ویژه داشت و گفت: «کتاب‌های کودک می‌توانند به‌جای تمرکز بر جنگ، داستان‌هایی از صلح، دوستی و امید بسازند. سینمای کودک باید بازنمایی متوازنی از رنج و مقاومت ارائه کند و نظام آموزشی نیز به‌جای تحمیل روایت رسمی، باید فضای گفت‌وگو و تفکر انتقادی درباره‌ی جنگ و صلح را برای کودکان فراهم کند.»


این پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان خاطرنشان کرد که مسئله‌ی روایت جنگ و صلح صرفاً موضوعی تاریخی یا آموزشی نیست، بلکه پرسشی اخلاقی و بین‌نسلی است. او افزود: «اگر تنها خشونت و دشمنی بازتولید شود، کودکان اسیر چرخه‌ای از نفرت خواهند شد. اما اگر روایت‌ها به‌سوی صلح، همزیستی و آینده‌سازی سوق داده شوند، کودکان می‌توانند حاملان فرهنگ صلح شوند.»


در پایان، سیدناصری تأکید کرد: «کودکان ایران حق دارند گذشته‌ی ملت خود را بشناسند، اما این شناخت نباید آنان را در زندان جنگ و خشونت اسیر کند. روایت جنگ اگر به صلح نیانجامد، ناقص و خطرناک خواهد بود. بنابراین بازاندیشی در آموزش فرهنگی و بازنگری در بازنمایی جنگ، ضرورتی ملی و انسانی است. حق کودکان بر صلح یک تکلیف حقوقی، اخلاقی و فرهنگی برای همه‌ی ماست و تنها با پذیرش این حق می‌توان نسلی تربیت کرد که حافظه‌ی جنگ را به فرصتی برای همزیستی و عدالت تبدیل کند، نه چرخه‌ای برای تداوم دشمنی‌ها.»




پایان//