به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، جمال میرجعفری، مربی و کارشناس نمایش خلاق، در گفتوگویی با پایگاه خبری آزنیک از مسیر حرفهای خود و چالشهای نمایش خلاق در ایران گفت؛ مسیری که با تئاتر بزرگسال آغاز شد و در نهایت او را به یکی از مدافعان جدی رویکرد «فرآیندمحور» در کار با کودکان تبدیل کرد.
آغاز مسیر هنری؛ از تئاتر بزرگسال تا کشف جهان کودک
به گفتهٔ میرجعفری:«شروع مسیر هنری من از تئاتر صحنه برای بزرگسالان بود؛ جایی که تمرکز اصلی روی متن، میزانسن و اجرای دقیق قرار داشت. بعدها وارد فضای تئاتر کودک شدم و همانجا نقطهای شکل گرفت که مسیرم را تغییر داد.»
او توضیح داد که نگاه به چهرهٔ کودکان از روی صحنه، نقطهای تعیینکننده در زندگی هنریاش بوده است:
«در یکی از اجراها، وقتی از روی صحنه به چهرهٔ بچهها نگاه میکردم، شوق مشترکی را دیدم که شبیه هیچکدام از تجربههای قبلیام نبود؛ شوقی که نه فقط از تماشا، بلکه از میل به مشارکت میآمد. حس میکردم کودک نمیخواهد صرفاً مخاطب باشد؛ میخواهد وارد ماجرا شود، تجربه کند، تصمیم بگیرد، جهان بسازد.»
او افزود که این مشاهده باعث شد از نگاه محصولمحور فاصله بگیرد و به سمت رویکرد فرآیندمحور حرکت کند:«بنابراین کمکم از نگاه محصولمحور فاصله گرفتم و به سمت کار فرآیندمحور رفتم؛ جایی که خود کودک مرکز تجربه است، نه نمایش نهایی.»
به گفته او، این جستوجو نهایتاً به آشنایی عمیقترش با «نمایش خلاق» ختم شد:«این رویکرد بر تخیل، بدن، بازی و تجربه مستقیم کودک استوار است و برای من معنای تازهای ساخت: اینکه کودک باید خالق باشد، نه فقط تماشاگر.»
تعریف نمایش خلاق از نگاه میرجعفری
میرجعفری در توضیح این مفهوم گفت:«در تعریف من، نمایش خلاق رویکردی است که در آن فرآیند مهمتر از محصول است و کودک با بدن، تخیل و بازی، جهان خودش را میسازد. این رویکرد تفاوت اساسی با تئاتر کودک یا کارگاههای معمول بازیگری دارد؛ زیرا هدفش تربیت بازیگر نیست، بلکه پرورش خلاقیت، جرئتمندی، بیان احساسات و همکاری است.»
او بهصراحت مخالفت خود را با ترویج بازیگری حرفهای برای خردسالان اعلام کرد:«این مسیر معمولاً آنها را از دنیای طبیعی و آزاد کودکی دور میکند و وارد فضایی میسازد که انتظاراتش بزرگسالمحور است… تأکید بر خوب اجرا کردن ممکن است باعث شود کودک ارزشمندی خود را در محصول جستوجو کند، نه در تجربه و رشد.»
ضعفهای رایج در دورههای نمایش خلاق
میرجعفری دو ضعف عمده را در میان هنرجویان این حوزه برشمرد؛
فقدان درک درست از مبانی نمایش خلاق:
«بسیاری تصور میکنند نمایش خلاق هم باید منجر به یک اجرا شود… تمرینهایی انتخاب میکنند که ظاهرشان شبیه نمایش خلاق است، اما هدف درونیشان همخوان نیست.»
کمبود دانش روانشناسی رشد:
«بدون شناخت رشدی مربی نمیتواند ظرفیت کودک را تشخیص دهد یا تمرین مناسب سن انتخاب کند… همین کمبود باعث میشود فعالیتها یا نامؤثر باشند یا سنگین و نامتناسب.»
چالش بزرگ: نبود مربی متخصص
به گفتهٔ میرجعفری، بزرگترین مشکل این است که سیستم آموزشی ایران هنوز مربیان متخصص نمایش خلاق را بهطور گسترده تربیت نکرده است:
«بسیاری از مراکز علاقهمندند، اما نیروی متخصص در دسترس نیست… گاهی تمرینها ظاهراً خلاقانهاند، اما روح نمایش خلاق—مشارکت، بداهه، تجربه آزاد و توجه به نیاز رشدی—در آن حضور ندارد.»
تغییرات چشمگیر کودکان در پایان دورهها
میرجعفری به نمونههای متعدد اشاره میکند:«بارها با کودکانی روبهرو شدهام که در ابتدا گوشهگیر یا کمحرف بودند… اما در پایان دوره خودشان میگفتند چقدر در اعتماد بهنفس، جرئت بیان و حضور در جمع تغییر کردهاند.»
به گفتهٔ او:«در نمایش خلاق، کودک تحت فشار اجرا قرار نمیگیرد؛ بلکه در فضایی امن و غیرقضاوتگرانه نقشهای مختلف را تجربه میکند و خودش را از زاویههای جدید میبیند.»
والدین آگاهتر شدهاند، اما همراهی همچنان ضروری است
میرجعفری معتقد است آگاهی والدین نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته:«بسیاری از خانوادهها امروز میفهمند که نمایش خلاق فقط سرگرمی نیست… اما اگر خانواده فقط به نتیجه قابلدیدن مثل عکس و فیلم توجه کند، بخش مهمی از مسیر نادیده گرفته میشود.»
او تأکید کرد که بیشترین اثر زمانی ایجاد میشود که خانواده در کنار مربی باشد.
پیامدهای آموزش غیرتخصصی
میرجعفری هشدار داد:«آموزش غیرتخصصی تئاتر کودک واقعاً مشکلساز است… ممکن است کلاس ظاهراً سرگرمکننده باشد اما برای کودک استرسزا یا آسیبزا شود. در برخی موارد هم از کودک برای اهداف تبلیغاتی استفاده میشود که کاملاً نادرست است.»
سخن پایانی جمال میرجعفری
«نمایش خلاق فرآیندی تربیتی و تجربهمحور است که به کودک اجازه میدهد خلاقیت، اعتمادبهنفس، مهارتهای اجتماعی و بیان هیجانهایش را تمرین کند. اثر واقعی آن نه در اجرا، بلکه در تغییرات درونی دیده میشود.
برای رسیدن به این هدف، مربی باید بر اصول نمایش خلاق و رشد کودک مسلط باشد و خانواده در مسیر همراهی کند. همکاری این سه ضلع—مربی، کودک و خانواده—نمایش خلاق را از یک فعالیت سرگرمکننده به ابزار مؤثر یادگیری تبدیل میکند. اگر به این مسیر اهمیت داده شود و مربیان متخصص تربیت شوند، کودکان میتوانند مهارتهای زندگی را به شکل طبیعی و بازیمحور تجربه کنند.»
پایان//
آخرین اخبار
وعدههای تازه برای افراد دارای معلولیت؛ از ساخت مسکن تا استخدام ۴ هزار نفر
شنبه ۸ آذرماه، نشست رسانهای خ...
1404-09-09
۵۰ سال تجربه موسیقی؛ راز موفقیت ملودیهای کودک از زبان محمود منتظم صدیقی
محمود منتظم صدیقی، آهنگساز و م...
1404-09-09
حسین فدایی حسین با نمایش جدید در تالار هنر
نمایش «راز نجات گیرا» به کارگ...
1404-09-08
مهارتآموزی در مدرسه؛ درس «بام» راهی به سوی دانشآموزان مسئول و ایمن
دبستان کیهان با اجرای درس مهار...
1404-09-08
تئاتر کودک ایران؛ جایی که استعدادها گم میشوند و مدیریت غایب است
داوود کیانیان، پیشکسوت تئاتر ک...
1404-09-08