بازگشت به صفحه اخبار
یکشنبه 11-09-1403
دسته بندی: اجتماعی , فرهنگی و هنری ,
آزنیک گزارش می‌دهد

جایگاه امروزی ادبیات کودک و نوجوان

ادبیات، به‌ویژه ادبیات کودک و نوجوان، همواره یکی از ارکان مهم شکل‌گیری هویت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه بوده است. در حالی که کشورهای توسعه‌یافته سال‌هاست از اهمیت این حوزه بهره‌برداری کرده‌اند، در ایران نیز تلاش‌هایی برای آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان از طریق ادبیات انجام شده است. محمدرضا یوسفی، نویسنده کتاب «وقت قصه من را صدا کن»، با اشاره به چالش‌ها و آسیب‌های موجود در این حوزه، بر لزوم تغییر رویکردهای فرهنگی و توجه بیشتر به ادبیات کودک و نوجوان تأکید می‌کند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، ادبیات همواره یکی از بنیادی‌ترین زیرساخت‌ها و مهم‌ترین ابزارها برای انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی در هر کشوری بوده است و در شکل‌گیری هویت اجتماعی آحاد جامعه نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. کشورهای توسعه‌یافته از دهه‌های گذشته به اهمیت ادبیات کودک و نوجوان پی برده‌اند و از آن بهره زیادی برده‌اند، چرا که توسعه انسانی تنها از طریق پرورش کودکان و نوجوانان آگاه ممکن است. در کشور ما نیز تلاش‌هایی برای آموزش کودکان و نوجوانان از طریق ادبیات انجام شده، و موفقیت یا عدم موفقیت این تلاش‌ها از دید کارشناسان قابل بحث است.

اما این روزها یکی از آسیب‌های بزرگ که باید به آن پرداخته شود، موضوع نشریات کودک و نوجوان است. به دلایل مختلف، از جمله کم‌رنگ شدن دوره و زمانه نشریات کاغذی حتی برای بزرگسالان، این روند برای کودکان و نوجوانان بیش از پیش کم‌رنگ شده است. شاید در دهه ۷۰ شاهد نشریات بیشتری برای کودکان و نوجوانان بودیم که آن‌ها را با ادبیات مختص خودشان آشنا می‌کرد.

محمدرضا یوسفی، نویسنده کتاب «وقت قصه من را صدا کن» در خصوص آسیب‌های موجود در ادبیات کودک و نوجوان می‌گوید: "وضعیتی که به آن اشاره دارم، شبیه به یک بحران است که درباره آن می‌توان گفتنی‌های زیادی داشت. بحرانی که امروز ادبیات کودک و نوجوان را هم در بر گرفته، بحران فرهنگی جامعه ماست. پس از انقلاب اسلامی، طبقه متوسطی در جامعه شکل گرفت که تقاضای فرهنگی داشت، اما گویا سیستم نتوانست به این تقاضا پاسخ مناسبی بدهد. صحبت درباره این موضوع بسیار پیچیده است."

به گفته این نویسنده، ریشه مشکلات ادبیات کودک و نوجوان در این وضعیت، به سلطه بیش از حد ادبیات دولتی برمی‌گردد. در چنین شرایطی، به محض بروز بحران در ادبیات دولتی، تغییرات فرهنگی دولت منجر به از دست رفتن تعهدات می‌شود. به همین دلیل هم احساس می‌کنیم شور و شوقی که در دهه ۶۰ و ۷۰ در میان برخی مدیران فرهنگی شاهد بودیم، امروز دیگر وجود ندارد.

یوسفی در ادامه بیان کرد: "در این شرایط، ناشران دولتی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید به‌جای رقابت با بخش خصوصی، به دنبال الگوسازی باشند. کانون باید جایگاه خود را حفظ کرده و مأموریت‌های کلان فرهنگی خود را دنبال کند. اتفاقاتی مانند همین رویداد، در قالب مشورت و هم‌فکری با نویسندگان و فعالان این حوزه باید به طور مستمر برگزار شود تا بتوانیم به ادبیات کودک و نوجوان احترام بیشتری بگذاریم." 



پایان//