بازگشت به صفحه اخبار
دوشنبه 01-02-1404
دسته بندی: اجتماعی , سلامت ,
آزنیک گزارش می‌دهد

کودکان بی‌شناسنامه؛ آینده‌سازانی که هیچ‌کجا ثبت نمی‌شوند

در برخی از مناطق مرزی ایران، هزاران کودک بدون شناسنامه زندگی می‌کنند؛ کودکانی که به دلیل مشکلات قانونی، از حقوق اولیه‌ای چون تحصیل، درمان و بیمه محروم‌اند. این وضعیت بحرانی نیازمند توجه فوری به اصلاح قوانین و ارائه راه‌حل‌های اجرایی است.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آزنیک، در گوشه‌وکنار مرزهای ایران، کودکانی زندگی می‌کنند که از نگاه قانون، «وجود» ندارند. آن‌ها نه شناسنامه دارند، نه کارت ملی، نه کدی در سامانه ثبت احوال. کودکانی که بدون داشتن هیچ مدرکی از هویت رسمی، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و اجتماعی نیز محروم مانده‌اند؛ از آموزش گرفته تا درمان، از خدمات حمایتی تا حتی حق داشتن یک حساب بانکی.


نمی‌توانم مدرسه بروم، چون شناسنامه ندارم

سلیم، پسربچه ۹ ساله‌ای که در یکی از روستاهای استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کند، می‌گوید: «دوست دارم برم مدرسه، ولی نمی‌ذارن. می‌گن باید شناسنامه داشته باشم.» مادرش افغان‌تبار و پدرش ایرانی‌ست، اما ازدواجشان ثبت رسمی نشده و برای گرفتن شناسنامه هیچ راهی نیافته‌اند.

طبق آمارهای غیررسمی، هزاران کودک مانند سلیم در مناطق مرزی کشور، به‌ویژه در استان‌هایی مثل سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمانشاه و خوزستان، بدون شناسنامه به دنیا آمده‌اند و همچنان بدون هویت زندگی می‌کنند.


مشکلات حقوقی و پیچیدگی‌های قانونی

طبق قانون فعلی ایران، کودکی که از پدری ایرانی و مادری خارجی متولد شود، تنها در صورت ازدواج رسمی والدین و طی روند اداری خاص، می‌تواند تابعیت بگیرد. در بسیاری از این موارد، یا ازدواج‌ها رسمی نشده، یا پدر مدارک لازم را ندارد، یا خود کودک حاصل شرایط بحرانی‌تری مانند ازدواج‌ اجباری یا مهاجرت غیرقانونی است.

زهرا حسینی، وکیل حوزه حقوق کودک، می‌گوید: «شناسنامه فقط یک تکه کاغذ نیست. نداشتن آن یعنی حذف کامل از چرخه آموزش، سلامت، خدمات دولتی و حتی داشتن یک آینده روشن.»


بی‌هویتی، مقدمه محرومیت و آسیب اجتماعی

کودکانی که شناسنامه ندارند، نمی‌توانند به مدرسه دولتی بروند، از بیمه استفاده کنند یا در آینده شغلی رسمی داشته باشند. بسیاری از این کودکان، در معرض کار کودک، ازدواج زودهنگام یا حتی قاچاق انسان قرار می‌گیرند.

در مواردی، خانواده‌ها برای حل مشکل، ناچار به پرداخت مبالغ سنگین به دلالان شناسنامه جعلی یا ازدواج‌های صوری شده‌اند؛ راه‌حل‌هایی خطرناک که خود باعث بروز آسیب‌های جدید می‌شوند.


تلاش‌ها و موانع قانونی

در سال‌های اخیر، لایحه‌هایی برای اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی یا تسهیل فرآیند هویت‌دهی به کودکان بی‌شناسنامه مطرح شده، اما اجرای آن‌ها با موانع متعددی مواجه بوده است؛ از جمله کندی روند اداری، نبود هماهنگی بین نهادها، و مقاومت‌های فرهنگی و سیاسی.


جمع‌بندی:

کودکان بی‌شناسنامه، فراتر از یک مشکل اداری، نشانه‌ای از یک بحران حقوقی، اجتماعی و انسانی‌اند؛ بحران ناپیدایی که آینده هزاران کودک را در هاله‌ای از ابهام و تاریکی فرو برده. شاید وقت آن رسیده که نگاه به "تابعیت" و "هویت" در ایران، انسانی‌تر، منعطف‌تر و کودک‌محورتر شود.




‌پایان//